سیگار با ته چین ماست !

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

خطی که قویاً ادعا میکنه «راسته»، تا خمش نکنی، توهم راست بودنش مدتها سرگرمت می‌کنه. ادعاهای آدما رو محک بزنید و لذت ببرید.

توجیه زشت است، مغالطه زشت‌تر؛ و توجیه آمیخته به مغالطه ابتذال در اخلاق...

سیگار با ته چین ماست ! ...
ما را در سایت سیگار با ته چین ماست ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lowpasso بازدید : 49 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 22:19

توان با شوق کوهی را ز جا کَند/

فسرده خار را نتواند ز پا کَند

(وحشی بافقی)

امید، توهمی بیش نیست. انسان به حس زنده‌ست؛ و شوق، مقدم بر حس آدمی. انسان حرکت‌ نمی‌کند مگر از نقطه‌ی عطف ناامیدی؛ و پیشرانه‌ی این حرکت حسی‌ست که شوق در هر کیفیتی، آن را بارور کرده باشد...

انسانِ در توهم واژگان‌'مانده، هم خودش را تباه می‌کند، هم دایره‌ای از دیگران به شعاع توهم‌اش را.

سیگار با ته چین ماست ! ...
ما را در سایت سیگار با ته چین ماست ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lowpasso بازدید : 49 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 22:19

همه یه داستانی دارن که میخوان اون رو بازگو کنن، داستانی که دقیقاً نقطه مقابل داستان کسی هست که قراره اون رو بشنوه! سیگار با ته چین ماست ! ...
ما را در سایت سیگار با ته چین ماست ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lowpasso بازدید : 55 تاريخ : پنجشنبه 7 ارديبهشت 1402 ساعت: 14:13

توسط نیم‌فاصله | ۱۴۰۲/۰۱/۲۶ | 3:39

چنان حجمی از بی‌هویتی که خودت هم دیگر خودت را نشناسی!

سیگار با ته چین ماست ! ...
ما را در سایت سیگار با ته چین ماست ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lowpasso بازدید : 55 تاريخ : سه شنبه 29 فروردين 1402 ساعت: 15:50

انقدرها نمی‌ارزید که یه پست بابتش اختصاص بدم، اما، از اونجایی که مصادره به مطلوب کردن و تفسیر به رأی و میل بر اساس تجربه‌های شخصی، هیچ فضایی برای «تفکر منطقی» باقی نذاشته، لازمه که در ابتدا خود شخص به این رجوع کنه: شکل و کیفیت تفسیرش، برخاسته از رفتاریه که باعث دریافت سیگنال‌های یک‌ریخت و مشابه شده. نکته دوم، وقتی خودت ادعای تمایز داری، نباید گزاره‌ها رو از جز به کل تعمیم بدی. آدما دروغ میگن تا از خودشون محافظت کنن، و توهین می‌کنن چون پشتوانه‌ی منطقی برای استدلالشون ندارن. اگر بر اساس الگوهای تکراری آدما رو دسته‌بندی می‌کنی، یعنی جای متغیر وابسته، مستقل و ضریب رو هم در معادله‌ی ذهنت از مساله، به درستی نفهمیدی! سیگار با ته چین ماست ! ...ادامه مطلب
ما را در سایت سیگار با ته چین ماست ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lowpasso بازدید : 93 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 1:18

بخواهید یا نخواهید، بدانید یا ندانید، گاهی اصل «حرف‌ها» مهم نیستند، زمان بیانشان مهم است و این آغازیست بر پایان تعامل. سیگار با ته چین ماست ! ...
ما را در سایت سیگار با ته چین ماست ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lowpasso بازدید : 86 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 1:18

لی فی محبتکم شهود أربعة و شهود کل قضیةُ إثنان؛

خفقان قلبي،

إضطراب جوارحي،

نحول جسمي،

و إنعقاد لساني.

—محمود درویش

«در اثبات دوست داشتنم چهار گواه دارم، در حالی که برای همه چیز دو شاهد کافیست؛ تپش قلبم، لرزش بدنم، سستی جسمم و بند آمدن زبانم.»

سیگار با ته چین ماست ! ...
ما را در سایت سیگار با ته چین ماست ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lowpasso بازدید : 93 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 1:18

توسط نیم‌فاصله | ۱۴۰۱/۰۶/۲۹ | 10:2

و اکنون چیزی نیستم جز یک عادت عادی‌شده؛ همین.

سیگار با ته چین ماست ! ...
ما را در سایت سیگار با ته چین ماست ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lowpasso بازدید : 111 تاريخ : چهارشنبه 6 مهر 1401 ساعت: 6:54

توسط نیم‌فاصله | ۱۴۰۱/۰۶/۳۰ | 23:10

بالاتر از سیاهی رنگی هست؟ بله. رویای آرزویی که شکفتنش را خون به آغوش می‌کشد.

#همه‌چی

سیگار با ته چین ماست ! ...
ما را در سایت سیگار با ته چین ماست ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lowpasso بازدید : 109 تاريخ : چهارشنبه 6 مهر 1401 ساعت: 6:54

مثل حس سیری برخاسته از گرسنگی، که استیصالت در آخرین نقطه‌ی تسلیمش، آغوش برهنه‌ی خواب را در بر‌ش می‌کشد؛ رها می‌شوی اما مثل آن برگ خزان‌زده‌ای که اولین نقطه‌ی تسکینش، راهی جز عبور در سکون نیست. فالی که در آینه‌ی غبارآلود صورتِ مخاطبش، ماهی نمی‌یابد تا آن‌ را درون لیوان خالی از پر بودنش، رها کند. کویری که لبت قسم خورده است ترک‌هایش را زیر بارش اشک‌هایت پشت سر بگذارد؛ و لایق کورسوی امید چشم‌هایی است که از خیره شدن به نبودنت سیر نمی‌شوند. یادم نمی‌آید در انتهای اعوجاج دود سیگارم، شنیده باشم، که صدایی عریان از امید، اسمم را صدا زده باشد «تا نخ بعدی چقدر دوباره به ندیدنت اضافه خواهد شد؟»...؛ کام دیگری می‌گیرم؛ سرتاسر بودنم، حضوری است زخمی از تجاوز بی‌وقفه‌ی عقربه‌های ساعت؛ به سکون ایستگاه اتوبوسی که مسافری برای رفتن ندارد. اسارت به گره دستانت روی میله‌های مقابلت نیست. اسارت، گره دستی است که دسته مویی برای تنیده شدن عمیق ترین حصارِ دورش نیست. باد خزان، بهانه‌ی خوبی است برای رقصاندن بادبادک یک سر و هزار باد رویای عاشقی‌ات؛ اما وسعت آسمانی که بادبادک در آن می‌رقصد، به اندازه‌ی نخ آن است. نخ سیگاری که دیگر تمنایی برای دفن کردن خاکستر آن رویای سوخته هم ندارد. آسمانی که خورشیدش، در اسارت نمایش مستانگی «بند بند» موهای توُست، «بند» سلولی است که میله‌هایش تاب پوسیدن در برابر تمنای «بند بند» انگشت‌هایم را به گور می‌برد. این خاکسترهای چسبیده ته زیرسیگاری دوباره نخ نمی‌شوند که بادبادکی دیگر را به پرواز بکشانند، برای خط زدنِ بی‌تفاوتی و حساب نشدن در ذهن «آن دیگری». مثل جراحت اسلحه‌ای که نه از آرام گرفتن گلوله‌اش وسط مغزم، که از قاب شدن و وابستگی اجباری‌اش به گوشه‌ی دیوار. حسابش هر چه هست، بدخلق سیگار با ته چین ماست ! ...ادامه مطلب
ما را در سایت سیگار با ته چین ماست ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lowpasso بازدید : 116 تاريخ : چهارشنبه 6 مهر 1401 ساعت: 6:54